مصائب معرفی کتاب طنز به نوجوانان
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۰۵۳۵۴
نوجوانها همیشه دنبال دو مدل کتاب هستند. «خانم یه کتابی بگین خیلی خیلی خندهدار باشه.» یا «خانم یه کتابی بگین خیلی خیلی ترسناک باشه.» و حقیقتش را بخواهید من هم هیچکدامش را معرفی نمیکنم.
انتظار بچهها از کتاب خندهدار یا ترسناک چیزی است که کم پیش میآید یک کتاب بتواند برآوردهاش کند. مثلاً یک کتاب ترسناک هیچوقت به اندازه یک فیلم ترسناک ایجاد وحشت نمیکند یا یک کتاب طنز آنقدرها هم که فکر میکنیم باعث خندیدن ما نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از طرفی بازار عجیب و غریب نشر نوجوان در کنار انتظارات عجیب و غریب پدرها و مادرها سبب میشود که اساساً بیخیال معرفی کردن هر نوع کتاب خندهدار یا ترسناکی بشوم. حالا این شماره قرار است کمی در مورد کتابهای طنز نوجوان حرف بزنیم و هفته دیگر سراغ داستانهای وحشت برویم.
من هم وقتی نوجوان بودم از کتابهای طنز خوشم میآمد. «شاهزادهای که جادو شد.» مصداقی برای همان کتابهای طنز بود که قریب به دو هزار بار خواندمش.
اصلاً یادم نیست که قصه چه بود، فقط یادم هست که شخصیت اصلی از ملانصرالدین الهام گرفته شده بود و اصلاً نمیدانم الان کجا گذاشتمش، فقط میدانم که هر بار میخواندمش باز هم میخندیدم و تکراری نمیشد.
«روزنامه سقفی همشاگردی» هم در دسته کتابهای خیلی خندهدار میگنجید. بیشتر شبیه یک مجله بود تا یک کتاب، شاید هم اولش مجله بود و بعدتر تبدیل به کتابش کردند. نویسندهاش «فرهاد حسنزاده» بود که هنوز هم میشود کتابهایش را بهعنوان کتابهای خندهدار به بچهها، معرفی کرد ولی این کار را نمیکنم. فکر میکنم وقتی با هدف خندیدن سراغ یک کتاب بروی، معمولاً دلسرد میشوی ولی اگر برای خواندن داستان سراغش بروی و گاهی هم کمی بخندی احتمالاً حال بهتری خواهی داشت. اصلاً خندیدن حاصل یک غافلگیری است، یک تعجب ناگهانی؛ وقتی زیادی منتظرش باشی دیگر خندهدار به نظر نمیرسد.
«رفاقت به سبک تانک» از آن کتابهایی بود که باعث میشد از خنده، نفسم بگیرد. اولین کتاب طنز جبههای بود که در زندگیام خواندم. اولش فکر میکردم دارد جبهه و رزمندهها را مسخره میکند ولی بعدتر متوجه شدم که «داوود امیریان» تقریباً خاطراتش را تبدیل به داستان کرده. چند داستانش را بردم و سرکلاس خواندم و بچهها هم خندیدند. باقی کودکی و نوجوانیام هم با «بچهها...گلآقا» گذشت. تا زمانی که دیگر منتشر نشد و چراغ داستانهای طنز برای من خاموش شد.
بعدتر و در ایام پسا نوجوانی باز هم کتاب طنز خواندم و همراهشان حسابی خندیدم. اولی «آبنبات هلدار» بود که چندسالی است که تقریباً در ابتدای لیست کتابهای طنز همه ردههای سنی قرار گرفته اما به بچهها معرفیاش نمیکنم.
چون شوخیهای داستان گاهی اوقات وارد حوزههایی میشود که مناسب سنشان نیست، البته بچهها تقریباً هیچچیز از آن شوخیها نمیفهمند ولی پدر و مادرشان میفهمند و بعداً یقه من بهعنوان معلم را میگیرند.
کتاب دوم «عقربهای کشتی بمبک» بود. این یکی را هم فرهاد حسنزاده نوشته بود و من باز هم حسابی خندیدم اما باز هم به بچهها معرفیاش نمیکنم. به طور کلی کتابهای فرهاد حسنزاده را با ترس و لرز معرفی میکنم، چون اغلب اوقات در داستان یک پدرِ دست و پا چلفتی وجود دارد که با آرمانهای تربیتی بعضی خانوادهها سازگار نیست.
به همین خاطر فقط بهصورت غیررسمی نام «عقربهای کشتی بمبک» را سرکلاس میآورم که بچهای اگر تیز و زرنگ بود سراغش برود.
کتاب سوم «هاکلبری فین» است. این را تقریباً همیشه توی لیست کلاس هشتم میگذارم ولی همیشه دو تا مشکل وجود دارد اول اینکه هاکلبری فین خانواده درست و حسابی ندارد و خب این مورد انتقاد عدهای از دلواپسان امر تعلیم و تربیت است.
دوم اینکه بعضی بچهها آن قدر که من با این کتاب خندیدم نمیخندند گرچه من همچنان پافشاری میکنم که بخشهای پایانی هاکلبری فین خندهدارترین چیزی است که در زندگی خواندهام و واقعاً هم هست.
کتابهای طنزی که این روزها بچهها دوست دارند هم از انتقاد خانوادهها مبرا نیست. «خانه درختی»، «کاپیتان زیرشلواری»، «تام گیتس» کتابهای طنزی هستند که بچهها در دبستان میخواندند و وقتی به متوسطه یک میآیند خیلی اسمش را تکرار میکنند.
تقریباً در تمام جلسات دبیران و خانوادهها هم به خواندن این کتابها انتقاد میشود. «حرفهای زشت یاد بچهها میدهد.» «هیچ چیز مفیدی ندارد.» من هیچکدامشان را نخواندم چون مناسب بچههایی کوچکتر از مخاطبان کلاس من است اما هیچ منتقدی سراغ ندارم که کتاب جایگزینی معرفی کرده باشد.
خواهرزادهام پسری کلاس هفتمی است که هر بار خانهمان میآید شروع به «تنتن» خواندن میکند و تقریباً تمام بخشهایش را برای من هم میخواند که بخندم. هر بار خودش هم از خنده غش میکند. تنتن یک کتاب طنز نیست.
یک داستان مصور ماجراجویانه است که بخشهای خندهداری دارد. به نظرم کتاب خندهدار واقعی همین شکلی است. لحظههایی غافلگیرانه میان یک داستان واقعی و نفسگیر.
نوجوانها همیشه دنبال کتابهای طنز هستند. کتابهایی که خیلی خیلی باعث خندهشان بشود اما من فکر میکنم که خندیدن حاصل یک غافلگیری و تعجب است وقتی از کتابی انتظار خیلی خندهدار بودن داشته باشی احتمال اینکه نتیجه عکس بگیری خیلی بیشتر است.
برای همین کتاب طنز معرفی کردن به نوجوانها یک پروژه تقریباً شکستخورده است. کتابهایی که در کنار داستان قوی چاشنیهای خندهدار هم داشته باشند در این نبرد پیروزند.
انتهای پیام/
mdi-penمریم رحیمیپورمنبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: کتاب های طنز خنده دار کتاب طنز یک کتاب کتاب ها بچه ها باز هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۰۵۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کانون پرورشی با ۱۰۰۰ کتاب به نمایشگاه بینالمللی کتاب رفت
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با یکهزار کتاب به استقبال نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رفت تا در خدمت کودکان و نوجوانان باشد. - اخبار استانها -
حامد علامتی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در اردبیل، اظهار داشت: بیش از یکهزار جلد کتاب در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه خواهیم کرد تا علاقهمندان و مخاطبان کودک و نوجوان را با همراهی والدینشان راضی و خشنود از نمایشگاه به خانه بفرستیم.
وی تصریح کرد: برای اولین بار کتاب مثبت صفر در نمایشگاه بینالمللی کتاب رونمایی خواهد شد چرا که تاکنون کانون اقدام به تولید کتاب مثبت چهار میکرد.
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: از این به بعد خردسالان نیز در گروههای سنی صفر، یک و 2 سالگی میتوانند از این کتابها استفاده کنند چرا که مادران آنها در قالب لالایی مفاهیم ارزشمندی را پر از مهر و محبت به خردسالان انتقال خواهند داد.
علامتی افزود: تمام تلاش ما بر این است تا این کتابها را با تصاویر و شعرهای مناسب تقدیم مادران کنیم تا فرزندان خود را در گروه سنی پایینتر با مفاهیم مختلف آشنا کنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: امسال برنامهها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان توسعه مراکز سیار کانون است چرا که در اکثر استانها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ارائه خدمات سیار با مشکلات خودرویی روبهرو بوده است.
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اضافه کرد: با حل مشکل خودرو و نیروی انسانی سعی خواهیم کرد تا امسال در استانهای مختلف مراکز سیار کانون را گسترش داده و امکان ارائه خدمات فرهنگی و هنری را به جامعه هدف کودکان و نوجوانان در مناطق کمبرخوردار و محروم مهیا کنیم.
علامتی بیان کرد: توسعه مراکز سیار سهلالوصولترین و کمهزینهترین راهکار برای توسعه خدمات کانون است چرا که با یک خودرو ما موفق میشویم اسباب بازی، کتاب و سایر خدمات کانون را به دل روستاها و مناطق محروم ببریم.
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یادآور شد: به تبع استانها در اردبیل نیز توسعه مراکز سیار جز هدفگذاریهای اصلی است و کانون تلاش جدی را در سالجاری در تقویت و توسعه این مجموعهها انجام خواهد داد.
انتهای پیام/131/.